علی علیه السلام چون فاطمه علیها السلام را دفن کرد شبانه چهل قبر جدید در قبرستان بقیع آماده ساخت و بر روی آنها آب ریخت و قبر فاطمه علیها السلام را از چشم دشمنان پوشیده داشت و طبق وصیت آن بانو، در تجهیز و نماز فاطمه علیها السلام به دستگاه خلیفه خبر نکرد و این عمل آثار و عوارض بسیاری علیه حکومت فراهم ساخت، لذا خلیفه دوم سوگند یاد کرد نبش قبر نموده و بر پیکر فاطمه علیها السلام نماز بخواند.
امیرالمؤمنین از تصمیم عمر آگاه شد و به نشانه خشم قبای زرد رنگی را بر تن کرد و ذوالفقار را به دست گرفت و با سرعت، خود را به بقیع رسانید و فرمود: هر کس سنگی را از روی قبرها بردارد، زمین را با خون او رنگین خواهم کرد.
چون عمر در این میان عکس العمل نشان داد، حضرت بر او حمله کرد و او را بر زمین کوبید و فرمود: «یابن السودا»! به جهت این که مردم مرتد نشوند از حقم چشم پوشی نمودم، اما در مورد قبر فاطمه علیها السلام گذشتی نخواهم داشت و چنانچه دست به قبر زنید زمین را از خونتان سیراب خواهم کرد، اگر می خواهی اقدام کن.
در حالی که عمر در دست امیرالمؤمنین می لرزید، ابوبکر جلو آمده و با التماس گفت: یا ابالحسن! تو را به حق پیامبر خدا عمر را رها کن، ما برخلاف نظر تو حرکت نخواهیم کرد. (7) .
(7) بحارالانوار، ج 43، ص 171؛ جلاءالعیون، ج 1، ص 214.