بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

ختم صلوات

ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با موضوع «اخلاق اجتماعی :: آزادگی» ثبت شده است

اسلام به مفهوم واقعی اش دین آزادی و آزادگی و آزادمنشی است و قرآن کتابی است که فرد و جامعه و تمدن و خانواده بشری را به سوی توحید و توحیدگرایی و آزادگی از انواع سلطه ها و بند ها و کند و زنجیرهای مرئی و نامرئی و نفی همه تیرگی ها و تاریکی ها و تاریک اندیشی ها و استبداد و اختناق و بت سازی و کیش شخصیت فرا می خواند (1) و پیشوایان راستین و فروغ های چهارده گانه دین نیز در سراسر زندگی الهام بخش و درس آموزشان به راستی نشان داده اند که پیشوایان آزادگی و حقوق انسانند.

اما سوگمندانه، پس از رحلت جانسوز پیامبر و ظهور جنبش ارتجاعی سقیفه و انحصار قدرت و امکانات و غصب دین و دفتر به وسیله تاریک اندیشان و پس از آن، هماره دو برداشت و دو دریافت از دین در مورد آزادی و حقوق بشر در فراز و نشیب تاریخ خود را نشان داده است.

نگرش سلطه جویانه و تاریک اندیش و خمودی که آزادی و حقوق انسان را، از اسلام نمی شناسد و بر این باور است که اگر در اسلام آزادی و حقوق بشری هم باشد برای مردم توحیدگرا و مسلمان و فرمانبردار بی چون و چرای حکومت است؛ نه برای همه انسان ها.

اما در برابر آن بینش و دریافت، نگرش و برداشت اندیشمندانه و مترقی و انسانی از اسلام است که آزادی اندیشه، عقیده، بیان، قلم، انتقاد، چون و چرا، دلسوزی و خیرخواهی و اظهار نظر، مقایسه و انتخاب، حق دفاع، امنیت، برابری و حقوق بشر را از اساسی ترین و طبیعی ترین حقوق همه انسانها می نگرد.

این دریافت و بینش مترقی و انسانی از اسلام بر این باور است که: پدر نخستین انسانها، آدم، یکی را آزاد و سالار و دیگری را برده و اسیر به دنیا نیاورد بلکه همگی انسانها آزادند و آزاد ولادت یافته اند.

«ان آدم لم یلد سیدا و لا امه و ان الناس کلهم احرار...»

چرا که هیچ فرد و جامعه ای نباید بندگی و بردگی دیگران را بپذیرد.

«لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا» (2) چرا که خدای فرزانه اختیار همه کارها را به انسان با ایمان سپرده است، جز اختیار به ذلت و خواری و به بردگی کشیدن خویشتن را. «ان الله فوض الی المؤمن کل شئ الا اذلال نفسه» (3) .

چرا که همه انسانها آزاد ولادت می یابند و می توانند آزادمنش و بهره ور از نعمت آزادی زندگی کنند.

«الناس کلهم احرار...» (4) .

چرا که بزرگ پیشوا و پرچمدار حقوق انسان، امیرمؤمنان، در منشور جاودانه اش آزادی و حقوق بشر را از آن همه انسان ها و طبیعی ترین و ابتدایی ترین حق همه شهروندان - مخالف و موافق مسالمت جو- می شناسد و آنان را، یا در دین برادر می نگرد و یا در آفرینش برابر.... «اما اخ لک فی الدین، او نظیر لک فی الخلق...»

و ریحانه سرفراز پیامبر در زندگی الهام بخشش، آزاده و آزادمنش و آزادیخواه بود و از استبداد و خودکامگی و زورمداری بیزار و در گفتار و کردارش بر این اندیشه رهنمون بود و پای می فشرد.

او در زندگی پرافتخارش از ناپسندی و گناه آزاد بود. از بندگی غیر خدا آزاد بود. از کژی و اشتباه مصون بود. از ناخالصی و لغزش پاک بود. از بندهای خرافه و اوهام رها بود. از اسارت تعصب و دنباله روی، آداب و رسوم دست و پاگیر، گرایش های ناآگاهانه، احساسات ناسنجیده و واکنش های سطحی آزاد بود. از اسارت نفس سرکش و هوا و هوس انسانی آزاد بود. از دلبستگی به غیر خدا و ارزشهای غیرخدایی آزاد بود. از بیگانه رسته و به دوست پیوسته بود.

از اسارت جاذبه های قدرت، شهرت، ثروت، زرق و برق، تجملات، ماده پرستی و زراندوزی، فخرفروشی و خود بزرگ بینی و غرور، تملق و چاپلوسی و ستایش و کرنش، آزاد بود و هیچ رسم و سنت بی عمق و بی محتوا نمی توانست او را به سوی خود جلب کند و هیچ کشش و زیبایی مادی نمی توانست او را بفریبد و سرگرم سازد و هیچ سعادت بدلی و ظاهری توان آن را نداشت که راه او را به سوی نیکبختی حقیقی و هماره و ماندگار مسدود سازد.

او بعثت ها را در جهت آزادگی انسان ها ارزیابی می کرد و بر این عقیده بود که خدای فرزانه پیامبران را در جامعه ها برانگیخته است تا انسان را به پرستش خدای یکتا دعوت کنند و از کمند اسارت زورمداران و فریب کاران و خودکامگان هشدار دهند و نجات بخشند.

«و لقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت» (5) .

و رسالت و دعوت برترین پیام آور خدا را در جهت گسستن بندهای خفت و خواری از دست و پای انسانها و در هم نوردیدن کند و زنجیرهای اوهام و خرافات از خرد و اندیشه آنان و آزاد ساختن شان از همه ذلت ها و حقارتها عنوان می ساخت.

«و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم...» (6) .

و بر این اندیشه بود که پیامبر گرامی اسلام برای آزادگی انسانها از آفت اسارت و استبداد و دوزخ دنیا و آخرت آمد.

«فجاء رسول الله بعتق الرقاب من النار و اعتقها من الرق...» (7) ؛

پیامبر خدا برای آزادی انسانها از آتش آمد و آنان را از بندگی غیر خدا آزاد ساخت... .

و بر این باور بود که:

«خمس خصال من لم تکن فیه خصلة منها فلیس فیه کثیر مستمتع، اولها الوفا، و الثانیة التدبیر، و الثالثة الحیاه، و الرابعة حسن الخلق، و الخامسة و هی تجمع هذه الخصال الحریة» (8) ؛

هر انسانی که یکی از این پنج ویژگی ارزشمند انسانی را نداشته باشد برای خود و خانواده و جامعه و دنیای خویش چندان بهره و سودی نخواهد داشت:

نخست ویژگی وفا و وفاداری، دوم تدبیر درست، سوم حیا از خدا و افکار عمومی و وجدان خویشتن،

چهارم خلق و خوی خوش و شایسته، و پنجم که محور و در بر گیرنده همه این ویژگی هاست، آزادگی و آزادمنشی است.

و خود آن بانوی رادی ها و سرفرازی ها به راستی آزاده بود.

آن حضرت روح پرستش و نیایش و عبادت خدا بود، اما همان یکتاگرایی و یکتاپرستی را نیز آزادمنشانه می خواست؛ به همین جهت بسان همتای گرانقدرش خدا را نه چونان سوداگران به امید بخشش می پرستید و نه همانند بردگان از سر ترس؛ بلکه ذات پاک و زیبای او را در خور پرستش و ستایش می شناخت و آزادمنشانه او را می پرستید.

«... و ان قوما عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار» (9) .

و زبان حالش هماره این بود که: بار خدایا! ذات بی همتایت را نه به خاطر بیم از کیفرت می پرستم و نه به طمع بهشت پرطراوت و زیبایت، بلکه بدان جهت که در خور پرستش هستی خالصانه تو را می پرستم.

«الهی ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا فی جنتک، بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک» (10) .

او از اسارت و بندگی نوع خودکامه و استبدادپیشه آزاد بود و حق کشی و بیداد و اختناق را نه لحظه ای پذیرفت و نه در برابر آن مرعوب شد.

او آزادی و آزادگی را نه تنها برای خود می پسندید و می خواست، که برای همگان می جست و پاس می داشت و جان عطرآگین، روح پاک و شخصیت آزادپرور، جوانی و بهاران زندگی خویش را با همه شکوه و اقتدار و قداست و موقعیت والایش همه را در این راه نهاد و از همین زاویه در برابر جنبش ارتجاعی سقیفه که آزادی اندیشه، عقیده، رأی، اظهارنظر، دگراندیشی مقایسه و انتخاب، آزادی بیان و قلم، انتقاد و خیرخواهی و دلسوزی، آزادی دعوت به حق و هشدار از ستم و اختناق، آزادی سیاسی و اجتماعی و دینی و فرهنگی و هنری و... انسان را هدف گرفته بود، تا شهادت پرافتخار و تکان دهنده خویش ایستاد و با تدبیری شگرف و تفکرانگیز پرچم آزادی خواهی و آزادگی و پیکار شورانگیز و شعورآفرین با اختناق و استبداد و سانسور و حق کشی را برای همیشه تاریخ برافراشته داشت.

آری، او آزاده ای راستین و آزادیخواهی بشردوست و حق گرا بود و از استبداد و خودکامگی بیزار؛ درست از این زاویه و خاستگاه است که در زندگی اش هماره با استبداد و زورمداری در ستیز است و اسوه و الگو و پیشوای واقعی آزادی.

آن حضرت در سخنان روشنگرانه و ستم ستیزش در برابر زنان مهاجر و انصار می فرماید:

«و ابشرا بسیف صارم و سطوة معتد غاشم و هرج شامل و استبداد من الظالمین....»؛

اینک که در برابر انحصارگران و زورمداران برای دفاع از حق و عدالت و آزادی و امنیت خویش نمی ایستید، شما را به شمشیر های آخته و هجوم و تجاوز پیاپی تجاوزکاران و به هم ریختن ضوابط و روابط اجتماعی و ظهور استبداد و خودکامگی بیدادگران بشارت می دهم. استبدادی که با تسلط همه جانبه خویش حقوق و غنایم شما را پایمال خواهد ساخت و در حد بخور و نمیر خواهد پرداخت و مردم شما را با شمشیرهای بیداد خویش درو خواهد کرد و تاریکی و تاریک اندیشی و خشونت و انحطاط را بر شما تحمیل خواهد نمود.

و نیز در برابر سپاه استبداد و نگهبانان اختناق فرمود:

«ما رأیت کالیوم قط حضروا اسوء محضرا ترکوا نبیهم جنازة بین اظهرنا و استبدوا بالامر دوننا» (11) .

من هرگز روزی تیره و تار بسان امروز ندیدم؛ روزی که شیفتگان قدرت و مدعیان رهبری مردم مسلمان پیکر پاک پیامبر را در برابر ما نهادند و خودسرانه و مستبدانه به قبضه قدرت و انحصار امکانات جامعه دست یازیدند و حقوق ما را پایمال ساختند.

 


(1) سوره بقره، آیه 257.

(2) نهج البلاغه، ص 920.

(3) وسائل الشیعة، ج 6، ص 424.

(4) وسائل الشیعة، ج 3، ص 243.

(5) سوره نحل، آیه 36.

(6) سوره اعراف، آیه 157.

(7) نهج السعادة، ص 213.

(8) خصال، ج 1، ص 284.

(9) نهج البلاغه، قصار 237.

(10) بحارالانوار، ج 70، ص 197.

(11) امالی، ص 95.

خـــانه | درباره مــــا | سرآغاز | لـــوگوهای ما | تمـــاس با من

خواهشمندیم در صورت داشتن وب سایت یا وبلاگ به وب سایت "بهشت ارغوان" قربة الی الله لینک دهید.

کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون

مـــــــــــادر خیلی دوستت دارم