بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

ختم صلوات

ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با موضوع «سخنان :: خطبه در جمع زنان» ثبت شده است

سوید بن غفله می گوید: هنگامی که حضرت فاطمه سلام الله علیها بیمار شد، همان بیماری که در اثر آن از دنیا رفت، زنان مهاجر و انصار به منظور عیادت آن حضرت بر گرد او جمع شدند و به آن حضرت عرض کردند:

«چگونه صبح کردید از بیماریی که دارید، ای دختر (حضرت محمد) رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم؟»

فحمدت الله و صلت علی ابیها صلی الله علیه و آله و سلم، ثم قالت: اصبحت والله عائفه لدنیا کن، قالیه لرجالکن، لفظتهم بعد ان عجمتهم و شناتهم (سئمتهم) بعد ان سبرتهم، فقبحا لفلول الحد، واللعب بعد الجد و قرع الصفاه و صدع القناه و ختل الاراء و زلل الاهواء! و «بئس ما قدمت لهم انفسهم، ان سخط الله علیهم و فی العذاب هم خالدون» (1) ، لا جرم لقد قلدتهم ربقتها و حملتهم اوقتها و شننت علیهم غاراتها، فجدعا و عقرا و بعدا للقوم الظالمین!

پس حضرت زهرا علیها السلام ستایش خدا را به جای آورد و بر پدر بزرگوارش صلی الله علیه و آله و سلم درود فرستاد، سپس فرمود: به خدا سوگند، صبح کردم در حالتی که از دنیای شما بیزارم و بغض مردان شما در دلم جای گرفته است. بعد از آنکه آنان را امتحان کردم، آنها را به دور انداختم و بعد از آزمودن آنها، بغضشان را به دل گرفتم، پس زشت باد کُندی آنان به جای تیزی و بازیگری شان بعد از جدیت و کوبیدن بر سنگ خارا و شکاف برداشتن سر نیزه ها و خطا و اشتباه در آراء و لغزش در خواسته ها!

مردان شما «چه اعمال بدی برای خودشان پیش فرستادند و کارهای آنها سبب شد که خداوند بر آنها غضب کند و جاودانه به عذاب (جهنم) گرفتار آیند.» به ناچار، ریسمان خلافت (یا فدک) را به گردن آنها انداختم و سنگینی بار آن را بر آنها تحمیل کردم و تمام تاراج ها (و مظالم و مفاسد تغییر مسیر حکومت) را متوجه آنان نمودم، پس هلاکت و نابودی و جراحت و دوری بر قوم ستمکار باد!

ویحهم! انی زعزعوها عن رواسی الرسالة و قواعد النبوه والدلاله و مهبط (الوحی، و) الروح الامین، والطبین بامور الدنیا والدین؟ الا ذلک هو الخسران المبین.

وای بر آنها! خلافت را از پایگاه های محکم رسالت و از پایه های نبوت و راهبری و از محل نزول وحی جبرئیل امین و از کسی که حاذق و آگاه به امور دنیا و دین می باشد (امیرالمومنین علیه السلام) به کجا تغییر جهت دادند؟ آگاه باشید، که این زیان آشکار است.

و ما الذی نقموا من ابی الحسن علیه السلام؟ نقموا والله منه نکیر سیفه و قله مبالاته لحتفه و شده وطاته و نکال وقعته و تنمره (تشمره) فی ذات الله.

چه عاملی باعث شد که اینها انتقام جویانه با ابی الحسن (حضرت علی علیه السلام) برخورد نمایند؟ به خدا سوگند، به خاطر شمشیر منکر برانداز و بی باکی و نترسیدن او از مرگ خود و به علت محکمی قدمهای او (و پامال کردن باطل) و شدت عقوبت عبرت آموز و شدت خشم (آمادگی) او در (راه خشنودی) خد از او انتقام گرفتند.

و تالله، لو مالوا عن المحجه اللائحه و زالوا عن قبول الحجه الواضحه، لردّهم الیها و حملهم علیها و لسار بهم سیرا سجحا، لا یکلم خشاشه (2)

و لا یکل سائره و لا یمل راکبه و لا وردهم منهلاً نمیراً صافیا رویا، تطفح ضفتاه و لا یترنق جانباه و لأصدرهم بطانا و نصح لهم سرا و اعلانا و لم یکن یتحلی من الغنی (الدنیا) بطائل و لا یحظی من الدنیا (منها) بنائل، غیر ری الناهل و شبعه الکافل و لبان لهم الزاهد من الراغب، والصادق من الکاذب، «و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا، لفتحنا علیهم برکات من السماء والارض، ولکن کذبوا، فاخذناهم بما کانوا یکسبون.» (3)

«و الذین ظلموا من هولاء سیصیبهم سیئات ما کسبوا و ما هم بمعجزین.» (4)

به خدا سوگند، اگر حضرت علی علیه السلام به خلافت می رسید هرگاه مردم از راه روشن و پذیرش حجت و دلیل آشکار روی می گرداندند، مسلما آنان را به سوی آن بر می گرداند و آنان را بر پذیرش آن وادار می کرد و قطعا مردم را با نرمی و ملایمت هدایت می نمود، به گونه ای که صدمه ای نمی دیدند و سیر کننده ای خسته نمی شد و شتر سواری ملول نمی گردید و بی گمان آنان را بر آبشخور پر آب و گوارا و زلال که سیرابشان کند و دو لبه ی آن پر از آب و دو طرف آن لجن نداشته باشد، وارد می کرد و آنان را سیراب باز می گرداند و در آشکار و پنهان نسبت به آنان خیرخواهی نموده و آنان را نصیحت می کرد و در عین حال از ثروت (دنیا) خود را آراسته نمی نمود (و استفاده نمی کرد) و بهره ای برای خود از دنیا نمی برد، جز به اندازه ای آبی که شخص تشنه می آشامد و لقمه نانی که کفیل (ایتام) می خورد و حتما برای آنان زاهدان از کسانی که به دنیا رغبت و تمایل دارند و نیز راستگو از دروغگو تشخیص داده می شد، «و اگر اهل آبادی ها ایمان می آوردند و تقوی پیشه می کردند، مسلما برکاتی از آسمان و زمین بر آنها می گشودیم، ولی آنان تکذیب کردند، لذا ما نیز آنان را به آنچه عمل می کردند مواخذه نمودیم.» «و کسانی که از میان این مردم ستم کردند، به زودی نتیجه ی بد کارهایی که انجام داده اند، به آنها خواهد رسید و در آن هنگام از آنان کاری ساخته نیست.»

الا، هلم فاستمع (فاسمع) و ما عشت اراک الدهر عجبا و ان تعجب فعجب قولهم، لیت شعری الی ای سناد (سند) استندوا و الی ای عماد اعتمدوا؟ و بایه عروة تمسکوا؟ و علی ایه ذریه اقدموا و احتنکوا؟ «لبئس المولی و لبئس العشیر.» (5)

و «بئس للظالمین بدلاً!» (6)

هان! بیا و بشنو که روزگار در مدت زندگانی چه چیزهای عجیبی را به تو می نمایاند و اگر تعجب کنی، گفتار اینان تعجب آور است. ای کاش می دانستم اینان به کدامین تکیه گاه استناد کرده اند؟ و به چه ستونی تکیه و اعتماد نموده اند؟ و به کدام دستاویز چنگ زده اند؟ و علیه فرزندان چه کسی اقدام کرده و مستولی شده و آنها را نابود می کنند؟ «مسلما چه بد دوست و یاوری (برای خود برگزیده اند)!» و «ستمگران چه جانشین بدی هستند!»

استبدلوا والله الذنابی بالقوادم، والعجز بالکاهل، فرغما لمعاطس قوم «یحسبون انهم یحسنون صنعاً» (7)

«الا، انهم هم المفسدون، ولکن لا یشعرون» (8)

ویحهم! «افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع، ام من لا یهدی الا ان یهدی؟ فما لکم کیف تحکمون؟» (9)

به خدا سوگند، اینان جلوداران و پیشگامان و یاوران و پناهگاه مردم در مشکلات و شداید را، کنار گذارده و سفلگان و نابخردان را جلو انداختند، پس به خاک مالیده شود بینی کسانی که «گمان می کنند کار خوبی انجام می دهند!»، «آگاه باشید! که آنان خود مفسد هستند، ولی درک نمی کنند.» وای بر آنها، «آیا کسی که دیگران را به حق هدایت می کند، سزاوارتر است دیگران از او پیروی نمایند، یا کسی که بدون هدایت دیگری به خودی خود هدایت پذیر نمی گردد؟! پس شما را چه شده است و چگونه حکم می کنید؟»

اما، لعمری لقد لقحت، فنظره ریثما تنتج، ثم احتلبوا ملا القعب دما عبیطا و ذعافا مبیداً، «هنالک یخسر المبطلون» (10)

و یعرف التالون غب ما اسس الاولون.

هان، به جانم سوگند، خلافت اینان تازه آبستن شده است، پس مهلت دهید و در انتظار بمانید تا ببینید چه ثمره ای به بار می آورد. سپس از آن به اندازه تغارهای بزرگ، (به جای شیر) خون تازه و سَم مهلک بدوشید، «اینجاست که کسانی که راه باطل رفته اند، زیانکار می شوند» و آیندگان عاقبت آنچه را که گذشتگانشان تاسیس نموده اند، خواهند شناخت.

ثم طیبوا عن دنیاکم انفسا و اطمئنوا للفتنه جاشا و ابشروا بسیف صارم، وسطوه معتد غاشم و بهرج شامل و استبداد من الظالمین، یدع فیئکم زهیدا و جمعکم (زرعکم) حصیدا، فیا حسره لکم! و انی بکم؟ و قد عمیت علیکم، «انلزمکموها و انتم لها کارهون؟» (11)

(اکنون که به مراد خود رسیدید) از دنیای خود خوش باشید و قلبتان مطمئن و آماده ی فتنه هایی باشید که خواهد آمد و بشارت باد شما را به شمشیرهای برنده و قدرت متجاوزانی که حداکثر ظلم و تعدی را روا می دارند و هرج و مرج فراگیر و استبداد ستمگران، که مقدار کمی از بیت المال را باقی می گذارند، به گونه ای که هیچ کس در آن رغبت نمی کند و جمعیت (کشته ی) شما را درو می کنند، پس حسرت و اندوه بر شما! به کدامین سو هستید؟ (راه حق و رحمت خدا) بر شما گم شده است، «آیا ما شما را بر رحمت خدا (و صراط مستقیم)، وادار کنیم؟! با آنکه شما کراهت دارید.»

قال سوید بن غفله: فاعادت النساء قولها علیها السلام علی رجالهن و جاء الیها قوم من وجوه المهاجرین و الانصار معتذرین و قالوا: «یا سیده النساء، لو کان ابوالحسن ذکر لنا هذا الامر قبل ان نبرم (یبرم) العهد و نحکم (یحکم) العقد، لما عدلنا الی غیره»

سوید بن غفله (راوی) می گوید: پس زنان مهاجر و انصار آنچه را که حضرت زهرا علیها السلام به ایشان گفته بود، برای مردان خود بازگو کردند وگروهی از بزرگان مهاجرین و انصار، به عنوان عذرخواهی نزد حضرت آمدند و عرض کردند: «ای سرور زنان، اگر ابوالحسن (امیرالمومنین علیه السلام) پیش از آنکه ما عهد خود را با ابوبکر محکم و با او بیعت نماییم، این نکته را به ما گوشزد می کرد، هرگز ما او را رها نکرده و به دیگری رجوع نمی کردیم»

فقالت (لهم فاطمه) علیها السلام: «الیکم عنی، فلا عذر بعد تعذیرکم ولا امر بعد تقصیرکم.» (12)

حضرت فاطمه علیها السلام به آنان فرمود: «دور شوید از من، که بعد از عذرخواهی های غیر صادقانه ی شما دیگر عذری باقی نمانده است و بعد از این تقصیر (و گناه) شما، امری کارساز نیست.»

 


(1) سوره مائده، آیه 80.

(2) این کلمه در بعضی از نسخه ها آمده است: «حشاشه»، «حساسه» و «حسامه».

(3) سوره اعراف، آیه 96.

(4) سوره زمر، آیه 51.

(5) سوره حج، آیه 13.

(6) سوره کهف، آیه 50.

(7) سوره کهف، آیه 104.

(8) سوره بقره، آیه 12.

(9) سوره یونس، آیه 35.

(10) برداشتی از آیه 78 سوره غافر.

(11) سوره هود، آیه 18.

(12) الاحتجاج، ج 1، ص 286- 292.

خـــانه | درباره مــــا | سرآغاز | لـــوگوهای ما | تمـــاس با من

خواهشمندیم در صورت داشتن وب سایت یا وبلاگ به وب سایت "بهشت ارغوان" قربة الی الله لینک دهید.

کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون

مـــــــــــادر خیلی دوستت دارم