بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بهشت ارغوان | حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

ختم صلوات

ختم صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)

طبقه بندی موضوعی

وقت است که بوی بهشت در زمین جاری شود و تو، بانوی عرش، پابه زمین بگذاری و نظری بر عالمی بیندازی و نور خود را بر این عالم بتابانی.
وقت است که حرف‏های ناگفته با مادرت را بی‏هیچ واسطه‏ای بگویی و خاکروبه‏ها را از صورت پدر پاک کنی. وقت است بانوی باشکوه بهشت، بی‏هیچ استقبال و شکوهی، به زمین خاکی بیاید و خدا از این روی، فرشته‏ها و زنان بهشتی را بفرستد تا به جای مرد غفلت‏زده، به تو خوش‏آمد بگویند، آنها که در بهشت بدرقه‏ات کردند و خدا می‏خواست که تو چند سالی بانوی زمین باشی.

 

ابتدا باید دید عصمت را چگونه مى توان شناخت؟ مسلماً ما راهى، از طریق علمى و فلسفى براى شناخت مصادیق عصمت نداریم؛ زیرا فلسفه جزء شناسى نیست و تنها به طور کلى امکان عصمت را ثابت مى کند، و علوم تجربى نیز نمى توانند تمام رفتارها و واکنش هاى جوارحى و جوانحى اشخاص را تحت آزمون درآورده و با واقعیات خارجى مورد مقایسه قرار دهند. بنابراین تنها راه شناخت معصوم، نصوص معتبر دینى است و استدلال بر عصمت هیچ کس غیر از خدا از غیر طریق ادله دینى و نقلى ممکن نیست. بنابراین اگر آیات قرآن و احادیث معتبر وارده از طریق پیامبر اکرم (ص) بر عصمت فردى گواهى داد ما تعبداً مى پذیریم و به آن ایمان مى آوریم. در این باره آیاتى از قرآن و روایات بسیارى از پیامبر (ص) که در کتاب هاى فریقین نقل شده، بر عصمت ائمه اهل بیت علیهم السلام که حضرت زهرا (علیها سلام نیز از آنان می باشد، دلالت دارند که از جمله آنها آیه تطهیر است.(1)

منشأ عصمت، اختیار آدمی است و یک مسأله جبری نیست. اما منشأ این اختیار علم و اراده اهل بیت علیهم السلام است یعنی معصومان از نظر شناخت و علم چنان قوی اند که زشتی و پلیدی هر کار بدی را می بینند و از نظر اراده نیز چنان قدرتی دارند که محکوم جاذبه های شیطانی و خلاف حق واقع، نمی شوند. این علم و اراده موهبتی است الهی یعنی از آن جا که خداوند می دانست عده ای از بندگانش به اختیار خود هر چند با استعدادی در سطح سایر افراد بشر بیش از دیگران و بالاتر از حد ممکن از استعداد خود استفاده می کنند تفضلاً این پاداش و موهبت ویژه را به آنان عطا فرمود و آنان را از علم و اراده ای برخوردار کرد که به واسطه آن به مصونیت کامل و مطلق برسند و در پرتو آن راهنمایی هایی موثق و مطمئن برای همه افراد بشر کردند بنابراین باید توجه داشت که اعطای این موهبت معلول شایستگی های خود آنان است، نه محصول استعداد جبری ایشان، حکمت اعطای چنین موهبتی نیز علاوه بر پاداش خود آنها، فراهم کردن وسایل هدایت برای سایر انسان ها است.

در دعای ندبه آمده است:

«اللهم لک الحمد علی ماجری ... لنفسک و دینک ... بعدان شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدینه و زخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذلک و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قربتهم و قدمت لهم الذکر العلی و الثنائ الجلی و اهبطت علیهم ملائکتک و کرمتهم بوحیک و رفدتهم بعلمک و جعلتهم الذریعه الیک ... »؛

خدایا برای توست حمد... تو با آنها شرط کردی که نسبت به زینت ها منزلت های دنیوی بی اعتنا باشند (و جز به مقام قرب تو نیندیشند) و آنان نیز این شرط را بپذیرفتند و چون می دانستی به این شرط عمل خواهند کرد آنان را پذیرفتی و مقرب خویش ساختی و به جهت همین شایستگی فرشتگان را بر ایشان نازل فرمودی و با وحی خود آنان را گرامی داشتی و از خوان علم بی کران خویش بهره ها دادی. (2)

به همین جهت گفته شده است که هر انسان صاحب اراده، می تواند با ریاضت های شرعی و تهذیب نفس به مقام عصمت دست یابد همچون حضرت مریم سلام الله علیها. (3)

بر این اساس حضرت زهرا سلام الله علیها مانند دیگر انسان ها زن آفریده شده است، اما به واسطه اختیار خویش راه هدایت را انتخاب کرده و با تهذیب نفس به مقام شامخ عصمت نایل گشته است آن حضرت همچون معصومان دیگر، انسان برتر است، نه برتر از انسان، از این رو می تواند به عنوان یک الگو برای دیگر انسان ها مطرح و کردار و گفتارش ره توشه کسانی باشد که می خواهند انسان های متعالی و کاملی گردند. آری خداوند می خواسته الگوهایی برای هدایت آدمی باشند و از آن جمله حضرت زهراسلام الله علیها نیز برای اسوه بودن آفریده شده است. ضرورت وحی، نبوت و امامت نیز در همین راستا است ولی فرق است میان این که خداوند الگوهایی آفریده باشد که بدون اختیار و علم و اراده اسوه گشته اند و الگوهایی که با اختیار و بر اساس علم و اراده، مقام اسوه بودن را احراز کرده اند. ارزش خلق چنین نمونه هایی آن است که آدمی را متحول ساخته، بیدار کرده و به او می فهماند که تو نیز به عنوان یک انسان مختار، با کنار زدن تعلقات غیرخدایی و زدودن گناهان، می توانی به مقام کمال و سعادت راستین دست یابی، اگر ما مدعی شویم که عصمت معصومان امری جبری بوده و اختیار ایشان در این میان هیچ نقشی ندارد، یکی از اساسی ترین ویژگی های ضرورت نبوت و امامت (تعلیم و تربیت و اسوه بودن) را خدشه دار ساخته ایم حال آن که بر اساس آیات قرآن، یکی از اهداف اساسی نبوت و امامت که حضرت زهرا سلام الله علیها پیوند دهنده آن است تزکیه نفوس می باشد.(4)


(1) براى آگاهى بیشتر ر.ک:

آیة التطهیر، سید محمد باقر ابطحى، جلد 1 و 2

آیت تطهیر، نظرى منفرد

(2) در این باب نگاه کنید به: پژوهشی در عصمت معصومان، حسن یوسفیان و احمد حسین شریفی، تهران پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی چاپ اول 1377 ش فصل سوم، صص 72 – 43.

(3) ر.ک تفسیر موضوعی قران کریم آیه الله عبدالله جوادی آملی قم، اسراء چاپ اول 1376 ش، ج9، صص 20 - 22 ؛المیزان علامه طباطبایی موسسه الاعلی بیروت، ج3، ص205، ولایت نامه، علامه طباطبایی ترجمه همایون همتی تهران امیر کبیر، چاپ اول، صص 58 – 48.

(4) بقره ،آیه129و151؛ المیزان ج19، ص265.

زمین، گهواره‏ای شد، پر از لالایی ستاره‏هایی نورانی‏تر از خورشید.
بادهای آوازه خوان، برکت را نجوا می‏کردند بر سرتاسر خاک.
انسان به خود می‏بالید از این همه بزرگی.
با آمدنت، زمین، سربلندتر شد. ابلیس، پشیمان شد از اینکه سجده نکرده است به این همه شکوه، به این همه عظمت، به این همه سربلندی.
... و تو آمدی؛ ناگهان‏تر از همه باران‏های بهاری. آمدی و بی‏مضایقه باریدی. مهربان‏تر از همه باران‏ها، مهربانی‏ات فراگیر شد. بعد از تو دیگر هیچ دختری، خواب گورهای دهان گشوده را ندید.
نگین خاتم پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله
شکوفه‏های حکومت اسلام را از هجوم بادهای تفرقه تو در امان نگاه داشتی.
خطبه آتشینت در مسجد کوفه، آفتابی بود که در تاریخ شیعه تا ابد خواهد درخشید.
اسلام، با نفس‏های غمگین تو زنده ماند و نفس کشید. تنهایی تو، بعد از پدر، تنهایی ستاره سحری بود که سپیده را نوید می‏دهد و پسرانت، روزهای روشن آینده شدند که آفتاب را نسل به نسل، برای ما ارمغان بیاورند. و تو نگینی شدی که بر انگشتر پیامبران درخشیدی و آینه تمام نمای امامت شدی.

آمدی تا...

همیشه کسی بوده که در نهایت تاریکی، نور را برای ما بیاورد. همیشه کسی بوده که دست ما را بگیرد و از تاریکی بیرون بکشد.
و تو آمدی، تا دستگیری کنی ما را در شب‏های تاریک.
آمدی، تا خورشید شوی در شب‏های ظلمانی.
آمدی، تا چراغ هدایت شوی تو از همه بهارها، به فروردین نزدیک‏تری. عطر تو، آشناتر از همه گل‏های محمدی باغ رسالت است. این نام توست که همه پرنده‏ها، به لهجه نسیم می‏خوانند. تو تنها بهاری هستی که رسالت و امامت را به هم پیوند داد.

 

علی علیه السلام از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله می پرسد که نزد خداوند چه فضیلتی برای جمع شدن ما در زیر این عبا هست؟ حضرت می فرماید: «سوگند به خدایی که مرا حقاً به پیامبری برانگیخته و به رسالت همراز خود ساخته است، خبر این داستان ما در محفلی از محافل اهل زمین که جمعی از شیعیان و دوستان ما در آن شرکت دارند یاد نمی شود جز آنکه رحمت الهی بر آنان فرود می آید و فرشتگان آنان را در میان می گیرند و تا هنگام پراکنده شدن برای آنان آمرزش می طلبند.» و علی علیه السلام می گوید: در این صورت به خداوند کعبه سوگند که ما و شیعیانمان رستگار شدیم. رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله با ذکر سوگند سابق ادامه می دهند که: «در هر محفلی از محافل شیعیان ما این حدیث خوانده شود غمها و اندوههای آنان زدوده می شود و خداوند حاجت آنان را برمی آورد...»

بر اساس آثار فوق است که شیعیان به رسم دیرینه مجلسی تشکیل می دهند و در جمع مؤمنان این حدیث را می خوانند و بدین وسیله به خدای متعال تقرب جسته و حوایج خود را می طلبند. ولی باید دانست که فایده خواندن این حدیث در جمع صاحبدلان تنها رسیدن به ثواب و برآورده شدن حاجات نیست، بلکه این حدیث پیامی دارد که باید متذکر آن گردند:

این حدیث یکی از بزرگترین دلایل بر عصمت و پاکی خاندان نبوت و از آشکارترین براهین بر اثبات امامت آنهاست، و این پیامی سیاسی برای امت اسلامی است و حجتی قاطع برای کسانی است که در خط اهل بیت علیهم السلام حرکت می کنند.

و نیز طنین انداز پیامی اخلاقی- اجتماعی در گوش جهانیان است و هشدار به کسانی که شیفته زندگانی پرزرق و برق و بی محتوای دنیا هستند، که ببینند خاندانی که در همه زمین و آسمان نظیری برای آنان یافت نمی شود بلکه آسمانها و زمین و همه آفریدگان به طفیل وجود آنان به وجود آمده اند چگونه همگی در زیر یک عبا جای می گیرند و همه در گلیمی می خسبند، و به وضوح اعلام می دارد که سعادت بشر در چیزی است نه آنچه اهل دنیا می جویند.

خاندانی که متشکل از پیامبری است که همه کلیدهای بهشت در اختیار او و ملک و ملکوت به فرمان اوست ولی از گرسنگی سنگ بر شکم می بندد و هیچ گاه سه روز متوالی سیر نمی ماند، و علی وصی او که می تواند از مغز بهترین گندم و شیره عسل مصفی تغذیه کند نان خشک جوین را در کیسه سر به مهر می نهد تا فرزندانش از سر دلسوزی آن را به روغنی نیالایند و خود با سر زانو آن را شکسته و با آن یا سرکه یا نمک نوش می کند تا اگر در دورترین نقاط مملکت اسلامی تحت فرمان او گرسنه ای از گرسنگی رنج می کشد دلخوش باشد که امیر او نیز همسطح او زندگی می کند و با شکم سیر سر بر بالین نمی نهد، و فاطمه او که ملکه اسلام آن روز تا پایان جهان است به ساده ترین زندگی بسنده نموده، با دست خویش آسیا می گرداند و از دسترنج خویش نان تهیه می کند، و حسن او در طول عمر خود چندین بار اموال خود را در راه خدا با مستمندان تقسیم می کند، و حسین او علاوه بر بخششهای فوق العاده، جان در کف می نهد و در راه احیای آیین الهی و نجات ستمدیدگان، خون قلب خویش را نثار می کند و همه هستی و دارایی خود را یکجا در میان عشق خدا می بازد.

آری، شیعیان آگاه و صاحبدل، تنها به خواندن حدیث کساء بسنده نمی کنند و آن را چون ذکر و وردی لقلقه زبان نمی سازند زیرا این حدیث، دعا نیست که صرفاً خوانده شود و احیاناً توجهی هم به معنای آن بشود؛ بلکه در متن آن می اندیشند و با زمزمه کردن آن متذکر حقانیت اهل بیت پیامبر صلی اللَّه علیه و آله در مسأله خلافت و امامت می شوند و از فداکاریها، ایثارها، کرامتها و سیره مرضیه امامان خود یاد می کنند و چگونه زیستن را می آموزند و در نتیجه مسیری صحیح را برای زندگانی آینده خویش ترسیم می نمایند.

بی شک با چنین بهره وری از حدیث کساء، خود را در معرض نسیم رحمت الهی قرار می دهند و فرشتگان آسمان بر آنان فرود می آیند، به اذن خداوند حوایج آنان را برمی آورند، اندوه آنان را می زدایند، و آنان را با دلی شاد و امیدوار به فضل الهی از آن مجلس روانه می سازند. (1)

 


(1) برای اطلاع بیشتر باید به تفاسیر قرآن کریم، ذیل آیه 33 سوره احزاب و نیز کتابهای روایی از جمله بحارالانوار و کتاب غایه المرام بحرانی و شواهد التنزیل حسکانی مراجعه کرد. این توضیحات در کتاب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام تألیف محقق گرامی حاج شیخ احمد رحمانی همدانی آمده است.

 

خوش آمدی به زمین ای شروع زیبایی
تو عطر یاسی و نرگس تویی که زهرایی
تو آن طلوع قشنگی که در کنار علی، برای ظلمت شب‏های مکه آمده‏ای
مقامِ فاطمه بودن فقط لیاقت توست، طلوع کن که محمد رسالت خود را، دگر به واسطه تو، تمام خواهد کرد
تو آمدی که بگویی شرافت یک زن، ز سرنوشت حسینت قیام خواهد کرد
تو آمدی که بگویی اگرچه پهلویت، شکسته، اما از آن دوازده خورشید به آسمان و زمین، از تو هدیه خواهد شد، سلام بر تو که عشق محمدی و علی!
برای وصف خدا شرح بهترین غزلی
اگر چه وصف کمال تو غیر ممکن بود
چه بود فاطمه؟ ـ یعنی خلاصه‏ای ز علی.
نقطه‏ی تکمیل قرآن کوثر است
از شاخه تو هیچ‏کس نیاویخت مگر آن که میوه بخشش را به دامانش ریختی. تکیه بر تو، تکیه بر همه خوبی‏هاست در وصف روی تو همه واژه‏ها کم است
جوهر شود اگر همه آب‏ها کم است
ای فاطمه که مظهر لطف محمدی
میلاد تو دمیدنِ روحی در آدم است.
و امروز، آبروی نمازهایم، تسبیحات توست؛ سی و سه بار چنگ بر دامان معبود زدن، به احترام تو، دعایم را مستجاب خواهد کرد.
امروز، روز رسیدن بانوی آب‏ها، به تشنگی زمین است؛ آغاز پیوستن تو به تاریخ عاشقانه دین و نقطه تکمیل قرآن، سوره کوچک توست. ای چشمه‏ی کوثر!  

 

دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله در سر تا سر جزیرة العرب اثری عمیق به جا گذاشته بود. رسول خدا در سال هشتم سفیری به دربار شام حکومت دست نشانده روم فرستاد، اما قبل از رسیدن به مقصد توسط فرمانروایان محلی شامات به شهادت رسید، مجدداً پیامبر صلی الله علیه وآله 16 نفر مبلغ را برای رساندن پیام توحید به شامات اعزام نمود، لکن ناجوانمردانه آنان را نیز به شهادت رساندند، پیامبر صلی الله علیه و آله سپاهی برای ادب آنان مجهز کرد و فرماندهی آن را به جعفر بن ابی طالب سپرد. سپاه اسلام و روم در سرزمین موته با هم درگیر شدند و فرمانده اسلام به شهادت رسید. چون خبر شهادت جعفر به مدینه رسید پیامبر صلی الله علیه وآله به خانه وی رفت. اسماء همسر جعفر مشغول خمیرکردن بود، پیامبر صلی الله علیه وآله فرزندان او را طلبید، و آنان را در دامن خود گذاشت، اشک در چشمان مبارکش حلقه زد، اسماء موضوع را فهمید و شروع به گریه کرد، فاطمه علیها السلام نیز صدای گریه وی را شنید و از شهادت پسر عموی خود آگاه شد، شتابان آمد و بلند بلند می گریست و می گفت: وای پسر عموی من وای...

پیامبر صلی الله علیه وآله به فاطمه علیها السلام فرمود: خانواده جعفر به عزاداری مشغولند، غذایی برای آنان تهیه کن، فاطمه علیها السلام سه روز غذای خانواده شهید را تهیه کرد که این عمل سنت بنی هاشم شد. (1).

فاطمه علیها السلام در خانه نیز برای جعفر گریه می کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله نوحه سرایی او را دید و فرمود: برای جعفر، خانمی مانند فاطمه علیها السلام باید گریه کند. (2).

فاطمه علیها السلام برای شهدا احترام خاصی قایل بود. در غم شهادت حمزه عزادار بود و شنبه ها صبح بر مزار شهدای احد حاضر می شد و سپس بر آرامگاه سیدالشهداء حمزه می آمد و برای او از درگاه خداوند طلب رحمت و مغفرت می کرد(3).

 


(1) تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 65.

(2) الطبقات الکبری، ج 8، ص 282.

(3) من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 114.

 

 

 

نامت چه آسان بر لب‏ها می‏نشیند و یادت، چه داغ‏ها بر دل‏ها می‏نشاند. نامت که می‏آید، ذهن‏ها لحظه‏های درنگ را می‏دوند و... می‏روند به کوچه‏ای گم شده و متروک و تنها انگار می‏بینند تو را؛ با جامه‏ای رنگین و سرخ فام، از خون و خاک. بازویی کبود ـ که هماره بوسه‏گاه پدر بود ـ و صورتی...
بُهت نگاه زنی که تو را مادر بود. این همه، نشانِ توست، اما تو مثل این‏ها نیستی!

نامت که می‏آید، فرشته‏ها می‏آیند به شاعران الهام دهند، تا از تو حرف بزنند. بَعد، شعرها را می‏برند به آسمان. خاک، حرفِ تو را نمی‏زند و خاکیان. اصلاً نمی‏توانند از تو حرف بزنند. فقط می‏مانند چاه‏ها، که آنها را هم، علی علیه‏السلام هم‏رنگ آسمان‏ها کرد. این همه، نشانِ توست، اما تو مثل این‏ها نیستی!

نامت که می‏آید، آفتاب، شرمنده می‏شود و خاموش!
شمعی به یاد چشمت روشن می‏کنم. عطر سبز خیالت، نخلستان را نشانه می‏گیرد. و من، آوای پیرزنی را می‏شنوم که سهمِ شادی‏اش، پیراهن کهنه‏ات را به بهشت سپرد.
و مسکینی، یتیمی و اسیری، که هر کدام، افطارت جز به هوای نذر عشق نخورد.

 

 
پس از ماجرای سقیفه، و سرپیچی عده ای از بیعت با ابوبکر، برای آن که به خیال خودشان مرکز تجمع مخالفان را مورد تهدید قرار دهند، به خانه امام یورش آوردند، عمر و قنفذ، و طرفداران آنها تهدید کردند، اگر امام علی علیه السلام برای بیعت به مسجد بیرون نیاید، خانه را آتش می زنیم!!

حضرت زهرا علیها السلام در دفاع از امام، در برابر مهاجمان فرمود:

ای گمراهان و دروغگویان! چه می گویید و چه می خواهید؟

ای عمر! آیا از خدا پروا نداری؟ این گونه می خواهی وارد خانه من شوی؟

آیا با حزبت که حزب شیطان است، مرا می ترسانی در حالی که حزب شیطان ناتوان است!

وای بر تو! این چه جرأت و جسارتی است که بر خدا و پیامبر او داری؟ آیا می خواهی دودمان پیامبر را نابود کنی؟ و نور خدا را خاموش؟ آگاه باش که خداوند نور خود را فروزان و جاودانه نگه می دارد.

از شرکت و حضور در میان نامحرمان پرهیز داشتم، اما تهاجم و طغیان تو مرا از خانه بیرون کشید و حجت را بر تو و بر دیگر گمراهان تمام کرد.

سوگند به خدا، چون کراهت دارم که بی گناهان دچار بلا و گرفتاری شوند، دست از نفرین بر می دارم.

اگر چنین نبود، می دانستی که سوگند و نفرین من به سرعت تحقق می یافت و عذاب خدا فرو می بارید.

پس از کوبیده شدن بین در و دیوار و به شهادت رسیدن حضرت محسن علیه السلام فرمود:

ای پدر! رسول خدا! بنگر که با دختر مورد علاقه ی تو چنین رفتار می شود:

آه: ای فضه بیا و مرا دریاب. سوگند به خدا، فرزندی که در شکم داشتم، کشته شد. (2) .

اینجا بود که حضرت زهرا علیها السلام نگاه به قبر پدر کرد و فرمود:

«یا ابتاه یا رسول الله ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن ابی قحافة!

یا ابابکر ما اسرع ما اغرتم علی اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و آله؟ و الله لا اکلم عمر حتی القی الله».

وای ای پدر ای پیامبر خدا! چه مصیبت هایی که از دست پسر خطاب و پسر ابی قحافه کشیدیم!

ای ابوبکر! چه زود کینه توزیهای خود را بر اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله ظاهر کردید!! سوگند به خدا از این لحظه، تا روزی که خدا را ملاقات می کنم، هرگز با عمر صحبت نخواهم نمود! (3).


(2) الوافی، ج 2، ص 188 ؛ اصول کافی، ج 1، ص 460 .

(3) الغدیر، ج 7، ص 78 ؛ ج 5، ص 373 ؛ بحارالانوار، ج 28 ، ص 322 ؛ ج 43، ص 197.

 

و قالت : قالَ لی رسولُ الله: یا فاطمةُ مَن صَلّی عَلَیکِ، غَفَرَاللهُ لَهُ وَ اَلَحَقَهُ بی حَیثُ کَنتُ فی الجَنَةِ.

و فرمودند: " روزی رسول خدا خطاب به من فرمدوند : ای فاطمه هرکس برای تو صلوات بفرستد خداوند اورا مورد آمرزش خویش قرار می دهد و در هر کجای بهشت که من باشم اورا به من ملحق خواهد ساخت.""

ود در این مورد صلوات مخصوصی برای آن حضرت نقل کرده که آثار عجیبه ای در آن مشاهده شده و آن صلوات مخصوص به صورت زیر است:

" اللهُمَ  صلِ علی فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَدَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحَاطَ بِهِ عِلمُک "

و همچنین متناسب با این صلوات برخی بزرگان ادعیه خاصی را توصیه کردند که در اینجا به ذکر دومورد از آنها کفایت می شود:

1-در وصیت نامه آیت الله مرعشی نجفی آمده است که تو صیه فرمودن اند به قرائت مداوم این دعا در قونت نمازهای یومیه:

"" اللهُمَ انی أسألُکَ بِحَقِ فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَدَعِ فیها أَن تُصلیَ علی مُحَمَدٍ وَ آلِ مُحَمَدٍ وَ أَن تَغفِرَلی ذُنُوبی وَ تَفعَل و لا تَفْعَلَ بِى ما أنَا أهْلُهُ وَ لا تَفعَل بی ما أَنتَ أَهلُهُ ""

2- ودر کتاب مستدرک الوسائل این دعا از لسان برخی عرفا نقل شده است که برای روشنی و قوت چشم بسیار مفید است:

" اللهُمَ رب الکَعبَةِ وَ بانیِها وَ فاطِمةَ وَ ابیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها نَوِِِّر بَصَری وَ بَصیرَتی." (1)


(1)مستدرک الوسائل ج 1 ص 446

 

سلمان فارسی حکایت نماید:

روزی حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها بر پدرش، رسول خدا صلی اللّه علیه و آله وارد شد.

وقتی رسول خدا چشمش بر چهره فاطمه افتاد، او را گریان و غمگین دید، به همین جهت علّت را جویا شد؟

حضرت زهراء سلام اللّه علیها در پاسخ پدر اظهار داشت: ای رسول خدا! روز گذشته بین من و همسرم، علیّ بن ابی طالب علیه السلام جریانی اتّفاق افتاد که با یکدیگر ضمن صحبت، شوخی و مزاح می کردیم و من جمله ای را به عنوان شوخی به شوهرم گفتم، که موجب ناراحتی او شد. و چون احساس کردم که همسرم ناراحت است، از سخن خویش غمگین و پشیمان گشتم و از او خواهش کردم تا از من راضی و خوشحال گردد.

و او نیز عذر مرا پذیرفت و شادمان شد و با خنده روئی با من مواجه گشت و احساس کردم که از من راضی می باشد؛ ولی اکنون از خدای خود وحشت دارم که مبادا از من خشمگین و ناراضی باشد.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله با شنیدن چنین مطالبی اظهار نمود: ای دخترم! همانا رضایت و خشنودی شوهر همانند رضایت و خوشنودی خداوند متعال خواهد بود و غضب و ناراحتی شوهر سبب نارضایتی و ناراحتی خدا می گردد.

و سپس افزود: هر زنی که خداوند را همچون حضرت مریم عبادت و ستایش کند؛ ولیکن شوهرش از او ناراضی باشد، عبادات و اعمال او مقبول درگاه خدا قرار نمی گیرد.

ای دخترم! بدان که بهترین اعمال، فرمان بُرداری و تبعیّت از شوهر است، البتّه در مواردی که خلاف اسلام و قرآن نباشد بعد از آن، بهترین کارها برای زن ریسندگی است، یعنی کارهای سبک و فردی، به دور از نامحرمان را انجام دهد.

ای دخترم! هر زنی که زحمات و مشقّات خانه داری را تحمّل کند و خانه داری نماید و برای رفاه و آسایش اعضای خانواده اش تلاش نماید، همانا او اهل بهشت خواهد بود. (16)

 


(16) احقاق الحقّ، ج 19، ص 112 - 113.

 

 



خـــانه | درباره مــــا | سرآغاز | لـــوگوهای ما | تمـــاس با من

خواهشمندیم در صورت داشتن وب سایت یا وبلاگ به وب سایت "بهشت ارغوان" قربة الی الله لینک دهید.

کپی کردن از مطالب بهشت ارغوان آزاد است. ان شاء الله لبخند حضرت زهرا نصیب همگیمون

مـــــــــــادر خیلی دوستت دارم